فرهنگ امروز/ محمدجواد صحافی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون موسیقی نقش بسزایی در همراهی با مردم و تاثیرگذاری اتفاقات و مسائل سیاسی و اجتماعی روز داشته است. هنرمندان همواره با ابزاری که در دست دارند، سعی کردهاند تا بر رسالت خویش که همراهی با توده مردم و کمک به تشخیص خوبیها از پلیدیها بوده است، جامه عمل پوشانده و هنرشان را در خدمت ارتقای سطح اندیشمندی و آگاهی به کار گیرند. ایجاد کانون «چاووش» یکی از نتایج این همراهیها در اوایل انقلاب بوده است. هنرمندان شاخص آن زمان با اتحاد، همفکری و همراهی یکدیگر در این کانون، مجموعه چاووش را تولید و از موسیقی برای به ثمررسیدن انقلاب استفاده کردند.
پس از آن و با آغاز جنگ تحمیلی نیز این هنر که از سالیان قبل اندوختهای در تولید و خلق موسیقی انقلابی در قالب مجموعههای چاووش داشت، اینبار با بهرهمندی از ذهن خلاق هنرمندانی چون مشکاتیان، لطفی و علیزاده، همراه با توده مردم در جبهههای نبرد جنگ تحمیلی هشتساله از خاک میهن دفاع کردند. با این حال از آن سالها تاکنون از موسیقی به عنوان ابزاری در مناسبتهای مختلف (با کمترین نگاه هنری) استفادههای متعددی شده و برای تاثیرگذاری بیشتر موضوعات و اتفاقات جامعه، بهرهبرداریهای بسیاری از آن شده است. در این میان، هنرمندان نیز همواره همراه با مردم برای ترسیم آیندهای بهتر برای ایران حضوری فعال داشتهاند. این حضور هیچگاه به تاریخ و زمان خاصی محدود نشده و در تمام برهههای زمانی شاهد حضور فعال هنرمندان در بدنه جامعه هستیم؛ از همراهی با مردم در به ثمررسیدن انقلاب اسلامی به شیوههای مختلف همچون ساخت و ارایه سرودهای انقلابی تا حضور در جبهههای جنگ و اعتراضات اجتماعی.
اما با وجود آنکه این قشر از جامعه، در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی خدمات بسیاری را با بهرهگیری از هنر خود برای سرافرازی پرچم ایران و هویتبخشی به کشور ارایه کردهاند، اما متاسفانه آنچنانکه باید، مورد توجه قرار نگرفته و در مقاطعی نیز برخوردهای نامطلوب را تجربه کردهاند؛ لغو بیاندازه و سریالی کنسرتها. این تناقض در رفتار با موسیقی و موسیقیدان که پس از آغاز انقلاب اسلامی شکل گرفت حتی پس از گذشت سالها نیز مشاهده میشود؛ این در حالی است که برخلاف استفاده ابزاری از هنر موسیقی، این هنر همواره از سوی برخی مسوولان جزو منهیات، محرمات و امهات خلاف شرع شمرده شده است.
اما برخلاف برخوردهای نهچندان مطلوب با هنرمندان که همواره نیز به اشکال مختلف شاهد آن هستیم این گروه از افراد ثابت کردهاند که همراهی با توده مردم و قرار گرفتن در کنار آنها از درجه اولیتری برخوردار بوده و از وظایف آنها محسوب میشود. از همین رو موسیقیدانان بدون توجه به ناملایمتیها، آثار ارزشمندی در حیطههای مختلف خلق کردهاند. موسیقی جنگ یا دفاع مقدس نیز جزو مواردی است که با کنکاش در آن میتوان به آثاری دست یافت که در تاریخ هنر موسیقی این سرزمین جزو آثار ماندگار و فاخر موسیقی ایران محسوب شدهاند.
«چاووش» پیش و پس از انقلاب
میتوان «چاووش» را نمونهای از این دسته آثار دانست که خلق آنها کمک شایانی به پیروزی انقلاب مردمی کرده است. موسیقیدانانی همچون لطفی، علیزاده و مشکاتیان که از بطن جریان روشنفکری دهه 1350 برآمده بودند و خود در جریان انقلاب نیز حضور داشتند با خلق آثاری در مجموعه چاووش، باعث شدند تا ترانههای انقلابی- که تا قبل از آن تنها نمونههای کپیبرداری شده از عارف قزوینی بودند- جان تازهای بگیرند و شمایلی نو به موسیقی انقلابی دهند. اما پایهگذاران اصلی این نوع موسیقی، اعضای گروه شیدا- خاصه محمدرضا لطفی- بودند که پس از آغاز جنگ تحمیلی در سال 1359 به موسیقی دفاع مقدس روی آوردند تا بتوانند با تولید آثاری مناسب با موضوع دفاع مقدس همچون گذشته به رسالت اصلی خود (که همراهی با مردم بود) جامه عمل بپوشانند. اما موسیقی تغییر شکل یافته کنونی که میتوانست همچون آثار چاووش از ماندگاری بیشتری برخوردار باشد و با هدف حفظ هویت یک ملت نشانههای فداکاری مردم را برای آیندگان ترسیم کند و منجر به خلق آثار ارزشمندی نیز شود به دلیل اوج ضدیت برخی افراد با هنر موسیقی در اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی که مصادف با تعطیلی ارکسترها، هنرستانهای موسیقی و اعمال محدودیتهای شدید برای هنرمندان بود آنچنان که باید، محقق نشد.
«همپای جلودار» سراج و «نینوا» ی علیزاده
در پی تشدید این محدودیتها موسیقیدانان بسیاری که تا دیروز همراه انقلاب و مردم بودند، یکی پس از دیگری راه مهاجرت یا اقامتهای طولانی در خارج از کشور را در پیش گرفتند یا در گوشهای گذران عمر کردند تا روند تولید آثار هنری- انقلابی با افت قابل توجه و محسوسی مواجه شود. اما در این بین برخی از هنرمندان همچون گذشته و با وجود محدودیتهای فراوانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای موسیقی ایجاد شده بود بر رسالت خود در همراهی با مردم پایبند بوده و آثاری را خلق کردند که هماکنون نیز به عنوان مجموعههای فاخر و برگزیده دفاع مقدس یاد میشوند. تصنیف «همپای جلودار» با صدای حسامالدین سراج از جمله مجموعههای ماندگاری است که میتوان از آن به عنوان نمادی برای موسیقی دفاع مقدس نام برد. این تصنیف در سال 1360 همزمان با سالهای آغازین جنگ ایران و عراق در قالب آلبوم «نینوا 1» و در دستگاه اصفهان ساخته شد که سراج آن را روی شعری از حمید سبزواری اجرا کرده و فرجالله سلحشور نیز گویندگی اشعار این آلبوم را انجام داده است. مجموعه آثار نینوا شامل «پنج آلبوم موسیقی» بود که توسط واحد موسیقی حوزه «اندیشه و هنر اسلامی» در دهه 60 تولید شد. نینوا 1 و 2 را که میتوان آن را تا حد زیادی نماینده حال و هوا و شرایط زمان ساخت اثر دانست، جدای از آنکه میتواند به عنوان اثری حماسی در راستای تولید موسیقی دفاع مقدس قلمداد شود، بیانکننده ذهنیتی است که دغدغه جنگ دارد. سراج درباره تولید این اثر میگوید: «بخشی از این آلبوم- تصنیف گلبرگ سرخ لالهها- دقیقا نوحه مردم در تشییع پیکر شهدا بود که به خود اجازه دادم شعر را برای اجرا تکمیل کنم.»
شاید بتوان ماندگارترین اثر متاثر از روزهای تلخ و سیاه جنگ را آلبوم ماندگار و ارزشمند «نینوا» اثر حسین علیزاده دانست. این آلبوم بیکلام که برای نی و ارکستر نوشته شده، طبق گفتههای صاحب اثر برای حال و هوای روزهای جنگ نوشته شده است. او در مصاحبهای با نشریه «فرهنگ و آهنگ» در سال 85 درباره ایده خلق «نینوا» چنین گفت: «نینوا قطعهای است که هیچ مـوضوع بهخصوصی را دنبال نمیکند و فقط یک حس است. این حس در هر قطعهای براساس شرایط زمان پیدایش خود شکل میگیرد. این اثر در سال 62 ضبط شد. حقیقتا سالهای سختی بود. جنگ جریان داشت و همهچیز رنگ تیره به خود گرفته بود. همهچیز در تاریکی اتفاق میافتاد چرا که جنگ در آن برهه زمانی از لحاظ تکنیکی با امروز متفاوت بود. در آن زمان شبها و هنگام حملات هوایی همه چراغها خاموش میشد، هیچکس نباید سیگار روشن میکرد و حتی ماشینها با چراغ خاموش تردد میکردند. این شرایط، فضای تیره رنگی را در ذهن من تداعی میکرد.» با این حال، میزان تاثیرگذاری این اثر به اندازهای عمیق است که در مناسبتهای اندوهناک مختلف به کرات از آن استفاده میشود.
از «کجایید ای شهیدان خدایی»
تا سمفونیهای جنگ
در این بین، آثار گوناگون دیگر از آهنگسازان موسیقی ایران نیز تولید شدهاند که هریک به نوبه خود از آثار خاطرهانگیز سالهای جنگ قلمداد میشوند. تصنیف «کجایید ای شهیدان خدایی» از ساختههای ارزشمند هوشنگ کامکار در زمره این آثار است؛ گرچه این تصنیف برای شهدای هفتم تیر ساخته شده است اما همزمانی وقوع این حادثه تلخ با ایام جنگ تحمیلی باعث شد تا از آن به عنوان یکی از آثار دوران دفاع مقدس یاد شود و مورد استقبال مردم قرار گیرد. قطعه فوق الذکر برای نخستینبار توسط ارکستر سمفونیک به رهبری مرحوم حشمت سنجری و با صدای «بیژن کامکار» در سالن کوچک تالار وحدت اجرا شد. اما بسیاری از مردم، محمد علی گلپایگانی ملقب به گلریز را به عنوان خواننده جنگ میشناسند، او که در آن ایام لباس رزم بر تن کرده و در کنار جنگ در جبههها با ارکستری فعال، حضوری مستمر داشت، به گفته خود بیش از 40 اثر موسیقی در حوزه دفاع مقدس ارایه کرده که بسیاری از آنها همچون «خجسته باد این پیروزی»، «پیروزی وطن»، «ای بسیجی»، «من ایرانیام آرمانم شهادت» بیش از سایر آثار شنیده شده و ماندگار شدند. برادر کوچکتر اکبر گلپایگانی (خواننده موسیقی پاپ قبل از انقلاب) که صدایش نیز از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان میراث شفاهی ایران ثبت شده است در مصاحبهای با نشریه حفظ و دفاع از آثار دفاع مقدس میگوید: «بعد از انقلاب اسلامی موسیقیهای کمنظیری در حوزه دفاع مقدس آفریده شدند، زمانی که سرود «معلم» را تولید کردیم و به مناسبت شهادت استاد مطهری پخش شد، تایید و تاکید امام بر این سرود، نقطه عطفی در این موسیقی ایجاد کرد. پس از این اثر، آثار ارزندهای توسط هنرمندان تولید شد که از لحاظ فنی مورد تایید اساتید قرار گرفتند.» این درحالی است که همانطور که ذکر شد محدودیتها و ممنوعیتهای شدیدی که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی گریبان موسیقی را گرفته بود مانع از ارایه آثار فاخر موسیقی شد و این هنر در اوج بلوغ و پختگی، ابتر ماند.
در میان تصانیف و قطعات موسیقایی که هر یک به نحوی با دفاع مقدس در ارتباط بودند آثار دیگری نیز در حوزه موسیقی کلاسیک و مرتبط با جنگ در قالب سمفونیک ساخته شدند و موسیقیدانان فعال در این حوزه همراه با سایر هنرمندان، آثار هرچند اندکی را در قالب موسیقی دفاع مقدس تهیه و ارایه کردند. حجم اندک این آثار اما نشانه بیارزش بودن آنها قلمداد نشد و مجموعه تولید شده آثار ارکسترال با مضمون دفاع مقدس جزو فاخرترین مجموعههای تولیدی در این حوزه شدند؛ سمفونیهای «ایثار»، «انقلاب اسلامی»، «مقاومت» و «خرمشهر» از ساختههای مجید انتظامی، سمفونی «شهید» از ساختههای شاهین فرهت و «فلک الافلاک» ساخته کامبیز روشن روان نمونههای ارزشمند قابل اشارهاند که توسط موسیقیدانان بزرگ فعال در این حوزه ارایه شدند.
نوازندگان رزمنده در جبهههای جنگ
در کنار تولید آثار ارزشمند مرتبط با دفاع مقدس توسط هنرمندان، بسیاری از موسیقیدانان نیز با حضور در جبههها و برگزاری کنسرتهای موسیقی، جدای از آنکه در تقویت روحیه رزمندگان و سربازان کوشش کردند، محیط خشک و غمزده نظامی را اندکی تلطیف کرده و توسط هنر خویش فضایی عرفانی و معنوی به جبهههای جنگ تزریق کردند. این عده از هنرمندان، برخلاف سایر موسیقیدانان مورد اشاره که نامشان در حوزه تولید آثار موسیقی دفاع مقدس مطرح شد، آنچنان که باید و شاید مورد توجه و تقدیر قرار نگرفتند و فعالیتشان در میان صدای گلوله و شلیکهای نظامیان، گم شد. کیهان کلهر، آهنگساز و نوازنده نامدار کمانچه از جمله این موسیقیدانان است که در ایام جنگ، با همراهی گروهی متشکل از تنبورنوازان آغازگر حرکتی نو و بدیع بود. او در مصاحبهای که با ماهنامه مهر در شهریور 1382 انجام داد در رابطه با چگونگی حضور در جبههها و برگزاری این کنسرتها چنین بیان کرد: «سال 59 در جبهههای غرب فضای خوبی بود، حدود بیست بار کنسرت دادیم، همان نغمههایی که در نوار «سخن عشق» است؛ البته آن زمان آقای ناظری با ما نبود، آقای مرادی بود و آقای کیخسرو پورناظری. تلفیق دو مقوله متفاوت کنسرت موسیقی و جنگ چیز جدیدی بود. من هم جوان بودم - حدود پانزده، شانزده سال- و برادرم نیز همراه ما بود که دف میزد. یک گروهِ ده، دوازده نفره بودیم که بدون هیچ چشمداشتی تصمیم گرفتیم این کارها را در جبههها کنسرت بدهیم.» ارکستر سمفونیک تهران نیز از جمله گروههای موسیقی بود که در سال 65 برای اجرای موسیقی در جبههها حضور یافت. ارسلان کامکار از اعضای این گروه در خاطرهای از این حضور اینچنین میگوید: «به چند پایگاه نظامی در دارخوین و اهواز رفتیم. از این رو میگویم اهواز که به خاطر دارم روی کارون قایقسواری کردیم، چون وارد شهر نمیشدیم، دقیق یادم نیست. واکنش رزمندگان خوب بود. میدانستند که آمدهایم برای آنها اجرا کنیم. با ما عکس میگرفتند، حتی بسیجیها هیچ واکنش منفی نشان ندادند.»
تغییر نوحهخوانی؛ از عزا تا حماسه
اما در گرماگرم جنگ 8 ساله درک این نکته که استفاده از موسیقیهای حماسی و رزمی میتواند به عنوان ضرورتی برای روحیه بخشیدن به سربازان ایران تلقی شود، برخی از مداحان و نوحهخوانان وارد عرصه شدند و فرم جدیدی از نوحهخوانی را ارایه کردند. تغییر شکل نوحهخوانی از حالت عزا و اندوه به شکل حماسی، سبب ورود فرمی نوین در این عرصه شد که در آن نوحهخوانان آهنگی مهیج و برانگیزاننده با هدف ایجاد شور در بین رزمندگان اجرا میکردند؛ به گونهای که حتی کارکرد سینه زدن در این مراسم نیز با آنچه قبلتر مشاهده شده بود، متفاوت بود و سینهزنان که عمدتا متشکل از رزمندگان و سربازان بودند به واسطه این کار
سر ضربها را حفظ کرده و نقش یک ساز کوبهای را بازی میکردند. نمونه بارز این مدعا، نوحه «ای لشکر صاحب زمان» است که ویژگیهای یک اثر حماسی را بهطور کامل دارا است. ورود مداحان و نوحهخوانان به عرصه و حضور آنها در پشت صحنه جبهههای جنگ به بهانه ترغیب، تشویق و تهییج رزمندگان باعث شد تا آثاری ماندگار در این حوزه تولید شده و نوحهخوانان سهم برابری با موسیقیدانان و هنرمندانی داشته باشند که آثاری را با مضمون انقلابی در قالب دفاع مقدس تولید کردهاند. «صادق آهنگران»، «غلامرضا کویتیپور» و «حسین فخری» از مداحان پیشتاز در این حیطه بودند که تاثیر حضورشان در کنار رزمندگان جنگ، در دوره هشتساله دفاع مقدس غیر قابل انکار است. ماحصل این حضور و فعالیت در کنار رزمندگان تولید نوحههای ارزشمندی چون «ای لشکر صاحب زمان»، «سرزمین نینوا یادش بخیر»، «جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم»، «یاران چه غریبانه»، «محمد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» بود. شیوه اجرای این افراد به دلیل نزدیکی ملودیهای اجراییشان به مدایح و مناقب ائمه اطهار و همچنین اجرای نغماتی که نیازی به همراهی با ساز ندارند، فراگیرتر بوده و از تاثیرگذاری بیشتری نزد عامه مردم برخوردار بود.
با این وجود و با وجود سپری شدن 38 سال از پایان جنگ تحمیلی، موسیقی دفاع مقدس شکل تازهای به خود گرفته و آثار تولید شده در این حوزه بیشتر در قالب فیلمهای دفاع مقدس نمایان شده است. در این سالها نیز همچون گذشته هنرمندان و موسیقیدان، آثار ارزشمندی را در زمینه دفاع مقدس تولید کرده و سپس در قالب مجموعههای صوتی ارایه کردهاند. از «کانیمانگا»ی سیفالله داد و «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمی کیا که نام مجید انتظامی به عنوان آهنگساز در هر دو اثر با کولهباری از تجربه میدرخشد، تا «ملکه» محمدعلی باشهآهنگر که حسین علیزاده آهنگسازی آن را بر عهده داشته و «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان که با موسیقی حبیب خزاییفر درخشانتر شده است. موارد بیان شده این مدعا را ثابت میکند که هنرمندان در تمام ادوار تاریخ ایران، همراه مردم و در کنار آنها بوده و هستند و بهوسیله ابزار موسیقی، زبان گویای جامعه خویش محسوب میشوند. این همراهی هیچگاه معطوف به زمان و موضوعی خاص نشده است؛ از حوادث دوران مشروطه تا به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و از همراهی موسیقیدانان با مردم در اعتراضات سیاسی تا حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل تا به انحای مختلف، هنر خویش را در قالب موسیقی دفاع مقدس یا موسیقی مذهبی یا موسیقی انقلابی ارایه کردهاند. ثمره این معیت و همراهی تولید و نشر آثاری ماندگار بوده است تا به عنوان میراثی برای آیندگان به یادگار بماند؛ میراثی چند صدساله از درد و رنجهایی که همراه این مردم بوده است. از «خون جوانان وطن لاله دمیده» و «ای برادرها خبر چون میبرید» تا «وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم» تا «تفنگت را زمین بگذار».
روزنامه اعتماد
نظر شما